Wednesday, February 02, 2011

گروه مستان(خدا را می شناسم از شما بهتر شما را از خدا بهتر

چند سال پیش طبق معمول همیشه توسط جوجه انتلکتوئلها و تازه به دوران رسیده ها و نرسیده ها و تازه به تهران رسیده ها و نرسیده ها و جماعت به ظاهر روشنفکر ایرانی که هر سال هم عوض می شوند و جای خود را به تازه ها و جدیدترها می دهند و در میان خاندان هنر ایران که چند خانواده اند و چون خاندان جلیل سلطنت حکم رانی می کنند و خلاصه و خلاصه و خلاصه توسط تمامیه تازه ها با این گروه مستان آشنا شدم و با آن تصنیف معروف که می گفت آندم که مرا می زده در خاک سپارید روی کفنم ... و آن زمان سماعی بود و یاد گروه شمس ناظری زنده می شد و حال و هوایی بود خلاصه که تو این حال و هوای زمستونی و بد و پر غم و گریه و سوگ که سوگه همان سوگه سیاوش است همچنان در قلب من دوستی سی دی تصویریه موسی و شبان این گروه رو آورد و چه کرده این آقا و گروهش که خدا را می شناسم از شما بهتر شما را از خدا بهتر ... بگذریم اون روزها کلاسه این رسیده های جدید در مستان و همای بود حالا در چیه نمی دونم هر چند تو این حال و هوا حتما تو صف بلند بلیطهای جشنواره ای که خودشون تحریمش کردند می ایستند و از تمامی ایسمهای شرق و غرب حرف می زنند و خلاصه که زکی ما هم که طراحی تئاتر داریم اونم تو روزه آخر و ... اوه اوه داستانه مصر و تونس هم که نقله محافل و خوشبخت من که نه اخبار نگاه می کنم نه تلویزیون و نه به سینما کار دارم تو محیط کاریم به اندازه کافی از این همه هنر و هنرمند بهره می برم ... هر چند دلم می خواست برم بیرون صفهای سینماها رو ببینم و ببینم چه خبره تحریم به اندازه پارسال عمیقه یا نه ؟!؟ مسخره است خود گویی و خود خندی ... اینکه ما چی رو تحریم می کنیم از همه چی مسخره تره راستی هر کی می خواد بیاد سره من رو از تن جدا کنه بیاد به یه نتیجه بزرگ رسیدم یه خانواده فقیر با محاسبه پول آب و برق و گازشون کلی از یارانشون برای خودشون می مونه(دولتیا نشنون)اینم از برکته کاره جدیدیه که دارم می کنم خلاصه که اگه تلویزیون نشون می ده مردم راضین عده زیادی راضین دروغ هم نیست من به چشمه خودم دیدم دمه احمدی نژاد گرم ... اما اون عده ای که ناراضین خیلی هم مهم نیست شما سر خودتون رو با ایسمهاتون و مدهاتون و لباسهاتون و مدل گوشی موبایلهاتونو و همه اینهاتون گرم کنید پاتون رو هم بندازید دلتون برای مردمه فقیره مصر بسوزه یا نه خیلی که همت کردید یه آکواریوم درست کنید 40 -50 تا بچه حالا یا فقیر یا سرطانی یا ایدزی یا هموفیلی جمع کنید نمایش بدید پولشو بگیرید اشکه یه عده رو در بیارید بعدم شب عینه این کشیشهای کاتولیک که اعتراف ازتون گرفتن حالا وجدانتون رو با یه روزه و یه ذکره مریم عذرا راحت کردن بگیرید بکپید ببینین اوله همه با خودمم هستما این شما که می گم اوله هم نشونه رویه خودمه خلاصه که مزدک در زمانه نمی دونم کدوم پادشاه چپ بوده و همه چیز رو برایه همه کس می خواسته بعدم که شاه اون دوره رو که طرفه مزدک رو گرفته بوده می کشن پایین از سریره سلطنت بعد دوباره می برنش بالا به شرطه کشتن مزدک مانی رو هم که ... چی بگم چشماتون رو باز کنید تحریم می کنید پاش وایسید اما اگه تحریمتون درست باشه به قوله دوستی می گفت ما هر کی رو می بینیم می گه خدا پدره شاه رو بیامرزه نکنه خارجیا انقلاب کردن یه دفعه چشمهاتون رو باز نکنید ببینید 20 ساله دیگه دارید می گید خدا پدره احمدی نژاد رو بیامرزه به خدا خیلی بدم نیست من دارم می بینم خیلی کارها داره می شه خیلی اتفاقها داره می افته که خیلی بدم نیست گرونی هم که دیگه هممون عادت کردیم جهان رو به این سمته من نمی دونم چرا تو تئوری و فرضیه همه چی راحته اما به عمل به خدا سخته ... اینکه تو کشورهای دیگه بشینیم نقد کنیم خیلی راحته بابا ما هنرمندامون خنجر به دست برایه همن تو سینه هم تو چشمه هم دروغ می گن ما خود من داریم فرهنگ می سازیم ؟؟؟ دکتر مهندسامونم که قربونش برم ... به هر حال بگذریم باز زیادی روده درازی کردم سری به صحرایه کربلا بود اما اینروزها بیشتر از همیشه دارم فکر می کنم و می گریم و بزرگ می شم و باور می کنم که نباید باور کنم که نباید باور کنم و باور نمی کنم دیگر ... مستان می خواند : خدا را می شناسم از شما بهتر شمارا می شناسم از خدا بهتر