Saturday, February 17, 2007

ناموس در مقابل سند ، عشق در مقابل پول ، دوستی در مقابل موقعیت


آهای فلانی امشب از اون شباییه که دلم می خواد تا صبح گریه کنم و بعد صبح باز گریه کنم و باز و باز و باز بگریم برای دنیایی که تا چشم کار می کند در آن زشتی است و دورنگی ، امشب دلم برای فرشته ای گرفته است که در مقابل زندگی و شرایط سخت می ایستد و امروز در جهان نامردمی به حکم عدل! به بازداشتگاه روانه شده است ، اهای فلانی تو وقتی با زنت تو خیابون باشی و 4 نفر اوباش مست بهت حمله کنن چی کار می کنی ؟ مسلماٌ مجبوری دفاع کنی نه ؟ آهای فلانی وقتی اون چهار نفر بهت حمله کردند تو یه جایی مثله یکی از دهاتهای اطرافه چالوس تو یه شبه مه آلود تو چکار می کنی ؟ نه تو بگو به خاطر دفاع از خودت به هر وسیله ای متوسل نمی شی ؟ دروغه اگه بگی نمی شم ! حالا مسیحه قصه ما با اینا برخورد کرده و خوب هم بهشون گوشمالی داده ! اما ثمرش اینه که آقایون که روانه بیمارستان شدن شاکی مسیحن و باز مسیح را به جلجتا می برند

ای خاک بر سر دوستی ! خاک بر سر دستهای ناتوان و سیمانیه من ! از صبح تا حالا برای وثیقه دنباله یه سندم یه سند تازه برای جریانی که حق با ماست ما شاکی هستیم اما چون آقایونی که حمله کردند جوجه فکلی از آب در دراومدن و کتکی رو خوردن که حقشون بوده تو بیمارستان هستند! اینا به جهنم خاک بر سر انسانیت که من برایه یه سند به هر آشغالی رو انداختم و اون در جواب یه بهت زنگ می زنم تحویل داد ! خاک بر سر این مملکت که برای یه کار اداری تو باید سندت دو ماه تو محضر بمونه و منته این جماعت مال دوست رو بکشی ؟ هر چند حالا که پیدا نشد و و مسیح راهیه زندان شد اما چی می شد اگه این خدایی که من و تو بهش ایمان داریم به فرشته از آسمون با یه سند تو شمال بدونه خودش و یا یه سند هر جایه این مملکت منتها با حضور خودش می انداخت پایین ؟؟؟؟؟؟؟؟ نمی دونم چی بنویسم اما می نویسم که دلم برایه ملتی می سوزه که امروز مادر بدبخته من که 30 سال واسه این مملکت گچ خورده نمی تونه حتی ضامن کسی باشه یعنی از نظر این قانون و این ملت یه بازنشسته با حقوق یا بی حقوق کارت شناساییش به درد هیچی نمی خوره ، دسته چک نداره و ... چه می شود کرد ؟ این قانونه این مملکته ما باید به تجاوز به حقوق انسانیمون عادت کنیم ! ما باید بفهمیم که تو این مملکت همه چیز در سایه پول و قدرت و ثروته حالا هر جایه این ملک که می خوای باش با این قانون ناقص تو دستت به هیچ جایی بند نیست و وقتی یکی از سه بنده پ رو نداشته باشی کلاهت پس معرکست ؟

آهای فلانی دلم خیلی گرفته ، تو هر جایه دنیا که بودم حتی اینروزا شنیدم تو کنیا ،یا تو سومالی با قبایل وحشیش ، با مدرک تحصیلیم اعتباری داشتم و امروز در ملکی که بیش از هشت هزار سال تاریخ تمدنش رو به رخ می کشیم و اولین قوم یکتا پرست و کتابدار دنیاست اینهمه زحمت هیچ ارزشی نداره ، چه فایده که ما اولین طایفه ای بودیم که حقوق بشر داشتیم ، هیچ فایده زیاد دل خوش نکنیم که پس از هجوم قبایل وحشی و ترک و تاتار و مغول و عرب و ... به هیچ تبدیل شدیم و امروز قانون بربریت به دوش می کشیم ، قانون عصر جاهلیت ، در هر جای دنیا وقتی به حقوقت تعرض کنند وقتی وارد حریمت شوند و هتک حرمت به شعور تو کنند تو مختاری که از خود دفاع کنی و هیچ حرجی بر تو نیست اما در ملک گل و بلبل اشرار به تو ضربه می زنند اگر زدند و رفتند دادگاه عدل ... توانی برای یافتن اونها نداره و اگر تو زدی و اونها زخمی شدند باز هم تو به مسلخ می ری یعنی در هر دو صورت باخت با تو اَِ


چیزی که من دستگیرم شد این ملت و این مملکت تا هست به همین شکل زندگی می کنن اگه می تونی برو برو به جایی که وقتی به عنوانه پناهنده از بدترین و ملعونترین کشور دنیا وارد خاکشون می شی برای اینکه به ذاته تو توهین نشه و برای اینکه افسرده نشی حتی برات روانشناس استخدام می کنند پاشو برو اینجا چه می کنی آهای هر کسی که داری این نوشته ها رو می خونی به روزی فکر کن که شعور تو توهین خواهد شد روزی که هیچ کس به یاده تو نخواهد بود ... همه جوابه تلفنتو یه وری می دن و تو هیچ کاری نمی تونی بکنی خاک بر سر اونایی که به من گفتن درس بخون خاک بر سر اونایی که فکر می کردن اگه بفهمی به جایی می رسی موقعیت پیدا می کنی آقاجان تو این مملکت یا باید آقازاده باشی یا شازده حالا بستگی داری کی سواره شاه و شازده یا آقا و آقا زاده ؟ ما که شانس نداریم تو عهده آقازاده ها قاقیم اگه شازده ها هم بودن قاق بودیم ... هه

1 comment:

Amir said...

che khashen !!! :)