اينجا در اين نوشته ها ديگر جايي براي ما نيست
اينجا تنها منم يك اول شخص مفرد و يك مشت دلتنگي
مشت مشت دلتنگي و تنهايي هاي بي دليل
عصر يك شنبه تنها دلگير
تنهايه تنها
و اينك از ترس روزهايه بي دل بر خود مي لرزم
اينروزها مي نويسم مي نويسم و مي نويسم اما
اما در لحظات آخر همه را حذف مي كنم
چرا كه براي تنهاييهايم محرمي نيافته ام
و خطوط و نوشته ها را به بايگاني تنهاييهايم مي سپارم
و اينروزها از هميشه دلگيرترم
و تنهاتر
صدا كن مرا
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه ی آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
چه اندازه تنهايي من تنهاست
No comments:
Post a Comment