زندگی از جایی شروع می شود که عشق را فریاد می کنی
مستان و رقصان و پایکوبان بر بال باد پرواز می کنی
در عشقی غوطه ور می شوی و در تنی می خرامی
و ایمان می آوری به زندگی
به سرخی عشق
به آفتاب پرنور فردا
و به خورشید که باید سلامی همیشگی ارزانی اش کنی
زندگی عشقی است که تو خود را در آن جا می گذاری
و در تنی به یغما می روی
***
زیستن از سر می گیرم
اما اما اما همیشه یادم هست
یادم هست
که قلب کوچکی داشتم که در دیگری جا گذاشتمش و دیگر
و دیگر
دیگر ندارمش
***
یادت بخیر قلب کوچک من
یادت بخیر که اینروزها بی تو پیدا و ناپیدا اما
زندگی از سر می گیرم و به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
No comments:
Post a Comment