Friday, March 19, 2010

سالی دیگر رسید


فردا شب باز تقويمهايمان را عوض می کنیم و پرونده سال دیگری را نیز می بندیم و چنان فراموشش می کنیم که گویی اصلا نبوده است و روزهای گذشته در آینده های دورمان گم خواهند شد و ما می مانیم که سالی دیگر گذراندیم و بزرگتر شدیم و سهمی دیگر به سوی مرگ طی کردیم چند سال گذشته برای من سالهای غریبی بودند سالهایی تلخ چون شوکران سالهایی متفاوت از تمامی تمام سالهای زندگیم و حاصل این سالها این شد که من دیگر آن آدمی نیستم که چند سال پیش بودم هر سال با تحویل سال فكر مي كردم هنوزاول راهم ، هنوز خيلي مانده است اما حالا امیدوارم خیلی نمانده باشد یاد نوروز سال 84 به خیر چه قدر نوروز قشنگی بود در کنار هم، سال 86 هم پیش هم بودیم اما با یه تفاوت مامان نمی تونست از روی تخت بیاد پایین در ضمن همه ابرو ها و موهاش ریخته بود سال 87 رو اما تو بهشت زهرا تحویل کردم تنها با مادر و امسال هم مادر نیست و خانه سیاه است

باید بگم سال 88 و 87 سالهای سختی بودند، نمیتونم واژه بد رو بکار ببرم بخاطر اینکه بد یه صفتی هست که برای هر کسی یه تعریفی داره شاید واقعا سالهای 87 و88 برای خیلی ها خوب بوده باشن، برای خیلی ها هم بد، ولی برای من زمانهای سختی بودند ، زمان از دست دادنها، تنها شدن ها، نبودنها ، سالهایی که میتونم بگم شاید بدترین خاطره هام رقم زده شد، سالهایی که عزیزترین آدم زندگیم رو از دست دادم و دیدارش دیدار دوباره اش به قیامت اگر باشد، من اعتقاد دارم زمانهای به این سختی بیشتر توی رشد من کمک کردند، زمانهایی که درشون اینهمه درد کشیدم، بزرگ شدم، یاد گرفتم، آب دیده شدم، سخت بود ولی بمن صبوری رو هدیه داد، بمن یاد داد که چطوری بتونم تنهایی آرامش رو توی زندگیم پیدا کنم بدون اینکه بخوام کسی در کنارم باشه


به قول شاعره

شاید ولی آن سیب سرخ آگهی

باید اینگونه می رسید

و حال تبریکهای اين روزهاي اول سال زمان مرور زندگي در سالهای گذشته است اي كاش مرورهاي تک تکمان نتيجه دهدو اكنون در عين حزن نبود عزیزترین زندگی مادرم كه آموخت : بخشيدن از گرفتن فرخنده تر است امیدوارم سالی سرشار از نیک بختی داشته باشیم


و با تمامی تمام این حرفها آن چيزي كه براي هميشه از ما مي ماند خاطرات ماست كه چه تلخ و چه شيرين با ما به يادگار مي مانند آن چيزي كه مي ماند دوستي هايي است كه شكل گرفتند و و روزهايي كه خاطره شدند آن چيزي كه مي ماند ، تجربه هايي است كه ما پشت سر گذاشتيم و اثرش تا هميشه باقي است . آن چيزي كه مي ماند ما هستيم و يادمان كه كاش زيبا باشد

2 comments:

Unknown said...

سلام ثمين عزيز. به نوبه خودم فرا رسيدن سال جديد رو بهت تبريك ميگم و اميدوارم سال پيش رو سالي پربار و سرار از خبراي خوب باشه.

خدا مادر عزيزت رو هم بيامرزه و مطمئنم كه اين شبها كنار شما حتما خواهد بود.

يادشون گرامي

مسیحا said...

سلام دوست عزیز
از این نوشته بسیار متاثر شدم
به نظرم خیلی احساساتی هستی که البته دراین مورد واقعا برای اکثر آدم ها اینگونه است
امیدوارم امسال و سالهای آتی خورشید زندگیت همیشه روشن باشد و به قول شاعر: سبز باشی سبز و آفتابی