Tuesday, March 30, 2010

دلم خیلی گرفته


گاهی دلم برایه خودم تنگ می شود گاهی شبهایی یا شبی مثله امشب


شب بخیر


اکنون


اینجا


دلی خیلی گرفته است به اندازه تمامه تمامه تنهاییهای آدمی


به قوله دوستی

عقده ای شدم نه کسی هست که باهاش عشق بازی کنم نه کسی که سرش داد بکشم و دعوا راه بندازم

دلم خیلی گرفته


و آدم اینجا تنهاست حالا هی شمع روشن کنم هی عود به هوا بفرستم هی به خودم بگم یه نفری یه روزی میاد تا قسمتی از من بشه نه هیچکدوم دردم رو دوا نمی کنه دیگه حتی نماز و دعا و اینها هم ... دلم خیلی گرفته یه جوری که انگار هیچوقت باز نمی شه و این بار از ته دل مسبب این حال خراب رو ... کردم دلم خیلی شکسته خیلی جوری که هیچ بند زنی دیگه نمی تونه بندش بزنه




No comments: