Thursday, December 14, 2006

خوشبختي


چند روزه دارم به معناي خوشبختي فكر مي كنم و به اينكه من چه خوشبختم امروز! و چه اندازه تنم هوشيار
و چه اندازه دلم خرسند
تو اين چند شبه به اين معنا ايمان آوردم ، گاهي اوقات بعضي از تنهاييها خيلي بهتر از بعضي از باهم بودنها هستند مي گين نه ؟ اما من اينو باور كردم ، من به دنباله عشقي بودم كه معنايي نداشت يعني از اول بر آب بود و من به دنباله چيزي بودم كه در ذهن خودم ساخته بودم و سربنده همين خيال بود كه سالي را يا شايد سالهايي را بر باد دادم
چند شب پيش به خوشبختي خود ايمان آوردم ، آره من به خوشبختي خود ايمان آوردم
سلام ، سلام اي سپيدة خوشبختي
و امشب حس ما بودن را با دوستاني تجربه كردم از جنسه ميخك و ياس
و اركيدة خوشبو
و با يك فنجان چاي و چند پك قليان حس ما بودن را تجربه كردم
چشمهايي كه با عشق به من نگاه مي كردند و من همة آنها را دوست داشتم و دارم و اونها اين مطلب رو درك مي كنند
آدمهايي از جنس نور ، چشمهايي هنرمند در درك هنر دوستي و زيبايي
و من خوشحالترم كه امروز نه مالي دارم كه فكر كنم كسي من رو به خاطر اون مي خواد و نه موقعيته خاصي كه وابستگي خاصي ايجادكنه ، فقط منم و من و اونها من رو به خاطر من مي خوان
عشق من وقتي رفت حس خوبه عاشق بودن را با خود برد
اما عاشقيت نرو نيست ، احساسيه كه تو قلبه آدمه و من اونو دارم پس خوشبختم
خوشبختم چون درسم رو تموم كردم با موفقيت ، تو كارم موفقم راضيم هر چند درآمدش خيلي نيست
من سالمم شكر ، من تو ايران به دنيا اومدم شكر
خدايا چقدر چيز براي خوشبختي دارم كه خيليا ندارن
من يه خواهر و شوهر خواهر خوب دارم، سبا ، كيانوش دلم براتون تنگ شده خيلي دوستتون دارم
يك خواهر خوب و زيبا و همدرد و هم زبان دارم سها خيلي دوستت دارم مرسي كه هستي
يه مادر مهربان
و خانواده اي شاد
خلاصه خوشبختي تويه دله آدماست
من خوشبختم چون دوستايي مثل هادي ، مثل مهدي ، مثل عليرام ، مثله شهرزاد ( كاريابي و قاجار ) ، مثله پريا ، مثله سوزان ، مثله مژگان ،‌مرجان و ديگراني كه الان اسمشون يادم نيست دارم و خيلي دوستشون دارم
من با داشتنه شما هميشه خوشبختم
خوشبختي هم تويه دله آدماست به خدا

No comments: