وقتشه كه يه تولد اتفاق بيافته فكر مي كنم الان كانون ادارك من رو اين نقطه تولد و تولد نو هنگ كرده باشه و اين تولد امشب بهانهاي بود براي اين نشانهها كه من بايد مي گرفتم بايد از اين فاز خارج ميشدم براي امتحان فردا كلي نياز به انرژيهاي جديد داشتم
تو اين خونه كه همه ميان از آينده باخبر شن يا انرژيها مثبت بگيرن من يك دفعه تهي شدم انگار كه خالي خالي شدم
اذكار مدامم به دادم نرسيدند
دعاي عهدم شارژم نكرد و همه گريه و گريه بود
تا امروز صبح به يه سري كار رسيدم
بعد خواب و خواب و خواب
و بعد تولد
دوستم اومد دنبالم و رفتيم و جاي شما خالي گويا انرژي هاي رفته باز پس گرفته شدند
به هر حال خوب بود
كانون ادراك يه زلزله رو فكر كنم تجربه كرد
حالا يه موسيقي لايت، شمع، يك مراقبة گاشو و ... و
بعد هرم نور و در اون شارژ همة انرژيها و گوي انرژي
به هر حال تولد احمد بود
تولدش مبارك و اميدوارم هميشه شاد باشه
No comments:
Post a Comment