Monday, December 21, 2009

یلدا


به صاحب دولتی پـــــیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا


شب یلدای دیگری رسید و ما دعوت گرفته شدیم به مهر به آیین مهر تولد مسیح و پیش از آن میترا...و همچنین زایش مهر یا تولد خورشید


امروز به لطف همکاری زود به خانه برگشتم برای تمیز کردن خانه ، گذاشتن کاجی برای تولد مسیح موعود ، سفره یلدا و بعد میهمانی شب یلدا ، طبق معمول هر سال چند جا دعوت گرفته شدم ...برای یلدای مسیح ... سالهای قبل که مادر بود خود دعوت گیری بود برای یلدا و شب بلند سال و این سالها دیگر گویا حوصله ای نیست برای دعوت گرفتن ... باری یلدایی دیگر رسید


تبریکات یلدا... بیش از پیش مرا به یاد گذشته برد، یاد کرسی خانم ، یاد موهای سفید آواج خانوم ، یاد مژگان، یاد خونه مامان بزرگ ، یاد کاسه بازی و دبلنا و یاد همه همه ی خاطرات خوب و شیرین و ... یاد پدربزرگ وقتی که شاهنامه می خوند و یا اشعاری در باب علی عمرانی

یادش بخیر اون موقع ها آقابزرگ از آقاجونی تعریف می کرد که فرموده بود... دردهای زندگی برای عاشقان خداوند نماد بودن اویند و ... دعاهایی از جنس نور یاد می داد و اذکاری از جنس عشق و ما که چقدر کم یادگرفتیم که هر پیش آمدی به خواست خداوند متعال است و خداوند خداوندی از جنس نور هر چه خیر است پیش پای می گذارد

و تولد منجی است امشب همان منجی که شاعر می گوید


باموسویان گوی:از هاجر عذراست
باعیسویان گوی:از نسل یشوعاست
با فارسیان گوی: از دوحه ی کسری است
با هاشمیان گوی:که از دوده ی طاهاست


و امشب شبی است جنس مهر همان شبی که ایرانیان باستان تا به صبح منتظر هیزمی بودند که شب قارون ِ نامی بر در خانه هایشان می گذاشت و صبح فردا تبدیل به شمش طلا می شد


و حافظ می خوانیم امشب به نیت مهر و آیین مهر و دوستی و زیبایی در بلندترین شب سال ... یلداتون یلدایی و شبتون زیباتر از هر زیبایی

No comments: